شعر در مورد هیچ ، هیچی و هیچ و پوچ بودن دنیا از مولانا
شعر در مورد هیچ با مجموعه شعر در مورد هیچ و هیچی ، اشعاری زیبا درباره هیچ و پوچ بودن دنیا ، زیباترین شعر در مورد هیچ بودن در سایت پارسی زی همراه باشید اشعار هیچ در همین گوشه ی خالی که گریه هایم به چشم هیچ بارانی نمی آید، تو را دوست دارم در همین غربت غریب غم هایم که راه به هیچ تبسمی ندارد، تو را نزدیک تر از نفس می بینم کجاست؟ کجاست خواب آرام پروانه ؟ شاید اتفاق افتاد حادثه ی دستانت... “سولماز حاجی” ⇔ ⇔ ⇔⇔ ⇔ ⇔⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ قهوه ات را بنوش بی دغدغه ی فردایی که آمدنش را هیچ تقویمی تضمین نکرده است! قهوه ات را بنوش و فکر کن از گندمزارهای دیروز چه مانده است؟ از باغ های سیب شهریور؟ از شکوفه های انار ؟ قهوه ات را گرم بنوش بی خیال فصلی که در راه است دیگر زمستان چه می تواند بکند با برگ هایی که طعم پاییز را چشیده اند!؟ “بهرام محمودی” ⇔ ⇔ ⇔⇔ ⇔ ⇔⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ⇔ ای روی دلارایت مجموعه زیبایی مجموع چه غم دارد از من که پریشانم دریاب که نقشی ماند از طرح وجود من چون یاد تو میآرم...